Iran's Crises Unfolded  
IranCrises
 
Wednesday 7 June 2023
HOME
NEWS
ANALYSIS
INTERVIEW
POLITICS
SOCIAL
STATEMENTS
ECONOMY
SEARCH

���������������������������� ������������


جبهه وسیع (بخش اول) همبستگی آری، ولی...
[ علی ناظر]
[Source: سايت ديدگاه]


اخیرا در گفتار خانم رجوی بوی خوش «همبستگی» به مشام Ù…ÛŒ رسد. ظاهرا این گفتار Ùˆ بوی خوش، تنها یک «حرف» Ùˆ برای دلخوش کردن خلق الله نیست، چرا Ú©Ù‡ اگر به سایت همبستگی ملی – وابسته به مجاهدین، مراجعه کنیم، Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ ستون برای مقالات دریافتی تهیه شده است، Ùˆ طرح «جبهه همبستگی ملی» در بالای آن قرار گرفته، Ùˆ باز هم ظاهرا، هم سایت Ùˆ هم گردانندگان آن، در جهشی کیفی به سوی باز کردن درب ها به روی دگر اندیشان هستند. اگر چنین شود، باید به آنها تبریک گفت Ùˆ Ù¾ÛŒÙˆØ³ØªÙ† شان به Ù…جموعه «رسانه» های عمومی (Ùˆ نه ارگانی) را به فال نیک گرفت.

 

به مجاهدین و دوستان شورایی درس مبارزه نمی شود داد. آنها عمریست که مبارزه می کنند و در عمل بارها و بارها بهای مبارزه با نظام شاه و شیخ را به گرانی پرداخته اند، و به این خاطر مورد احترام این نگارنده بوده و هستند. اما به عنوان کسی که سالها «سایت زن» و مدیر «رسانه» است، می توانم چند نکته را با این یاران خلق در میان بگذارم.

 

اما پیش از هر چیز می بایست به یک تعریف پایه ای بپردازم، که شاید با گفته های خانم رجوی همخوانی نداشته باشد.

 

خانم رجوی در پیامهای اخیرشان بر چند محور تکیه کرده و با تکیه به این محورها، همه را به همبستگی فرا می خواند.

·       رهبری مسعود رجوی

·       اشرف بعنوان کانون استراتژیک مبارزه

·       جدایی دین از دولت

مثلا:

مریم رجوی: «خطاب من به همه هموطنان و شخصتهاى و نيروهاى سياسى است. براى به زير كشيدن نظام ولايتفقيه شما را به همبستگى هر چه گسترده‌تر در جبهه مردم ايران فرا مى‌خوانم.»

مریم رجوی: «بهخصوص با حضور مسعود در راهبرى يك مبارزه بىامان عليه ديكتاتورى ولايتفقيه نه فقط فرمانده مراحل صعب و سخت اين مبارزه بوده بلكه بهعنوان مربى و آموزگار و تئوريسينى توانا براى مقاومت در برابر پديده بغرنج و پيچيده ديكتاتورى دينى و هم‌چنين بهعنوان پيشكسوت و جلودار ميدان فدا و صداقت در راه آرمان آزادى و حاكميت مردمى عمل كرده است. به همين دليل توانسته است چنين نسلى تربيت كند كه حالا همگان شاهد خيرات و تأثيرات آن هستند.»

 

ساده اینکه، اگر کسی تمایل به همکاری، همبستگی و همسویی با مجاهدین و شورا را دارد، می بایست بپذیرد که مسعود رجوی رهبر مبارزه است، می بایست بپذیرد که خط و استراتژی «اشرف» کارساز است و می بایست بر جدایی دین از دولت تأکید داشته باشد.

 

با توجه به این نکات، حال می توان پرسید، که خانم رجوی با چه کسی، برای چه منظوری و در چه راستایی می خواهند جبهه همبستگی ملی تشکیل بدهند؟ و یا شاید بهتر است بپرسم که کدام سازمان موجود، که تاکنون به شورای ملی مقاومت نپیوسته، می خواهد تحت این شروط با شورا جبهه تشکیل دهد؟ بی شک، خانم رجوی، پیش از بیان این شروط، بر روی این نکته تأمل کرده و مطمئن هستند که تشکیل چنین جبهه ای، مبتنی بر این شروط، امکان پذیر خواهد بود. البته اگر چنین اتفاقی بیفتد و همه سازمانها و نهاد ها به چنین جبهه ای بپیوندند، جای خوشحالی خواهد داشت. ولی آیا چنین خواهد شد؟

 

به نظر این حقیر، که نه تجارب مجاهدین را دارد، و نه ادعایی مافوق تصور دارد؛ و آینده را بر مبنای آنچه در 30 سال پیش رخ داده است، پیش روی تجسم می کند، این شروط (مستتر در پیامها) را دست و پا گیر دانسته و نتیجه را بر وفق مراد و آنچه خانم رجوی در نظر دارند – آزادی ایران و خلق، با حداقل هزینه، نمی بیند. به نظر نگارنده، «همبستگی» برای تشکیل «جبهه مردم» (خلق، ملت...) باید تنها یک شرط داشته باشد – سرنگونی بی چون و چرای نظام جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. اگر اعضای این «جبهه» (مفروض) که با هم «متحد» شده اند تا «رژیم را سرنگون کنند» (پس از تشکیل جبهه) خواستند و به این نتیجه رسیدند که آقای رجوی بهترین گزینه برای منصب «سخنگو» (به نظر من هماهنگ کننده و مدیر) است، چنین باد. این تصمیم همه اعضای جبهه سرنگونی طلبان (جبهه خلق/مردم...) است، و نه یک شرط (مستتر) برای عضویت در جبهه. بر همین منوال، اگر همه تصمیم گرفتند که اشرف کانون استراتژیک است، باز هم این تصمیم همه است و نه شرط عضویت، و بطور حتم، نپذیرفتن این نکته (بسیار مهم) نمی تواند دلیلی برای لغو عضویت بشود. توجه داشته باشیم که داریم در باره «جبهه مردم» صحبت می کنیم و نه «کمپین در دفاع از خطوط مجاهدین»، حتی اگر خطوط مجاهدین صددرصد درست باشد.

 

شاید چنین شروطی برای اعضای شورا، که همسویی و همخوانی باورهای سیاسی خود با مجاهدین را به همه ثابت کرده اند، قابل درک و حتما قابل هضم است؛ ولی هر شرطی که برای شورایی ها و مجاهدین منطقی و ملموس به نظر برسد، لزوما برای «مردم» (همگان) پذیرفتنی نیست - نه بخاطر اینکه مردم ضدیتی با مجاهدین دارند، یا خواهان انحلال اشرف هستند و یا مخالف مبارزه قهرآمیز اند، بلکه تنها بخاطر یک تعریف ساده، «مردم» یعنی «مردم»! یعنی پدیده و تشکلی از تمام آحاد و اقشار با اندیشه های متفاوت و گاه متضاد. «جبهه مردم (خلق.....)» در 31 سال گذشته ثابت کرده که یک خواست بیشتر ندارد، سرنگونی نظام ستمکار و جانی جمهوری اسلامی (به جایگزین آن فعلا نمی پردازم). به نظر نگارنده، هرکس که خواهان سرنگونی (نه رفورم، نه اصلاح و نه.... بلکه فقط سرنگونی) است، جایش در این جبهه است، حتی اگر مخالف مجاهدین باشد، مخالف مصوبات شورا باشد، مخالف رهبری آقای رجوی باشد و مخالف اسلام «عزیز» باشد. فقط بگوید «مرگ بر خمینی» و آل خمینی؛ همین. به زبانی ساده تر و «اسلامی»، همانطور که در اسلام اگر «تشهد» بگوییم مسلمان شده ایم و کسی نمی تواند به ما بگوید نامسلمان، در اینجا هم با گفتن «مرگ بر خمینی» دیگر سرنگونی طلب هستیم و کسی نمی تواند به ما بگوید «نخیر نیستی!» چون مثلا رهبری آقای رجوی را قبول نداری، اشرف را بعنوان کانون استراتژی قبول نداری، کمونیستی، مسلمانی، سلطنت طلبی، جمهوری خواهی و...

به سایت جبهه همبستگی و باز شدن فضای آن باز بگردم. سایت جبهه همبستگی ملی – وابسته به مجاهدین، زمانی می تواند «رسانه ای» برای «همبستگی ملی» بشود (منظورم این است که واقعا و نه صوری یک رسانه مبلغ همبستگی ملی بشود) که اول از هر چیز دیگر وابسته به مجاهدین نباشد، بلکه وابسته به «جبهه» بشود. البته وابسته به «جبهه» شدن (و دیگر وابسته به مجاهدین نبودن)، بهایی است که باید در همان گام اول بپردازد – علنا، و خیلی رک و به همین زبان ساده ای که می نویسیم – ماده الحاقی جدید هم نباید تصویب شود. ولی آیا این «رسانه» حاضر به پرداخت چنین بهایی است؟ اگر نیست، که البته نمی توان به آن ایراد گرفت چون کار هر بز نیست خرمن کوفتن و برای رسانه یک جبهه شدن شانه پهن، طبع بالا، و صبر ایوب می طلبد، باید از خود بپرسیم که اگر سایت همبستگی ملی «رسانه»ی این «جبهه» نمی تواند بشود، پس آن «رسانه» کدام است؟ چه مشخصاتی دارد؟ زیر نظر چه کسی (نهادی) مدیریت خواهد شد؟ و...

از سوی دیگر، اگر نقش کنونی سایت «جبهه همبستگی ملی » - وابسته به مجاهدین، تنها پیشبرد و تبلیغ «الزام» به تشکیل «جبهه مردم (خلق)....» است، آیا این «تبلیغ» یکسویه است؟ ساده اینکه، با همین ردایی که بر تن دارد، آیا فقط نقطه نظرات موافقین سه «محور» فوق الذکر را «تبلیغ» می کند – یعنی که از سایت وابسته به مجاهدین تبدیل شده به سایت وابسته به شورا؟ یا اینکه، مخالفین آن سه محور هم جایی برای بیان نظرات خود در «رسانه» (سایت) چبهه همبستگی ملی خواهند داشت؟ فراتر اینکه، آیا در این «رسانه»ی مدافع «جبهه مردم....» خط قرمز برای ابراز اندیشه از سوی «دگراندیشان» (کسانی که سرنگونی طلبند اما بر سه محور مورد نظر خانم رجوی تکیه نمی کنند) چگونه ترسیم شده است؟ بطور مثال، آیا می توان نقطه نظرات مثلا خانم رجوی و یا «رهبری مسعود رجوی» را به نقد کشید؟ و یا اینکه، هدف کلیه اندیشه ورزی های منتشره در این «رسانه» فقط باید رژیم باشد، و نه بعد از رژیم؟ رژیم باشد، و نه پروسه براندازی رژیم؟ «اندیشه» رژیم باشد، و نه «اندیشه» براندازان رژیم؟ رهبران رژیم باشد و نه رهبران «جبهه» (خلق، مردم...)؟ آیا این «رسانه» (ابزار تبلیغاتی این «جبهه») قرار است با همان روشی مدیریت بشود که مثلا سیمای آزادی؟

 

در تبصره طرح جبهه همبستگی ملّی برای سرنگونی استبداد مذهبی آمده است « دبیرخانهٌ شورا تدارک برگزاری اولین گردهمایی جبهه را برعهده دارد.» آیا تشکیل یک «رسانه» غیر وابسته به مجاهدین و شورا، شرط اصلی برای پیشبرد اهداف این «تبصره» نیست؟ به راستی، آیا فکر کرده ایم که از 13 آبان 1381 که طرح فوق الذکر به تصویب رسید، تاکنون، چه گام مثبت و ملموسی در این راستا برداشته شده، و دلیل موفق نبودن این طرح چه بوده است؟ نظر من، همانطور که در بالا آمد، مشخص و ساده، در «نبود رسانه مستقل» خلاصه می شود؛ رسانه ای که مورد غضب قرار نگیرد، چپ و راست مبارزه را بشناسد، به اصل خدشه ناپذیر «مرگ بر خمینی» پایبند باشد، و به همان نسبت از اهمیت، «مستقل» باشد و مستقل بماند، و گوشش به دستورات و مصوبات و مواد «الحاقی» این نهاد و آن نهاد بدهکار نباشد. آیا سایت «جبهه همبستگی ملی» وابسته به مجاهدین، می تواند به آن «رسانه» تبدیل شود – آیا می خواهد به چنین «رسانه» و «ابزار تبلیغاتی»ی تبدیل شود؟ اگر آری، قدمش روی چشم و برایش و تمام مدیرانش آرزوی موفقیت روز افزون می کنم. و اگر نه، از سرنگونی طلبان می خواهم که چنین «رسانه» ای تشکیل بدهند، که هدفی به جز تشکیل و حمایت از «جبهه مردم ....» نداشته باشد.

 

به سوال اصلی باز می گردم: همبستگی یعنی چه، با کی، برای چی، با چه شرطی، و در چه زمانبندی (7 سال از طرح گذشته و اتفاقی نیفتاده، چه مدت دیگری باید بر این طبل کوبید)؟

ادامه دارد...

علی ناظر

23 بهمن 1388

 

 

 

 

طرح جبهه همبستگی ملّی برای سرنگونی استبداد مذهبی

۱‌ـ شورای ملی مقاومت ایران با تأکید بر التزام اعضای خود در قبال برنامهٌ شورا و دولت موقت و طرحها و مصوبات و ساختار سیاسی شورا، طرح جبههٌ همبستگی ملی برای سرنگونی استبداد مذهبی را اعلام می‌دارد و در چارچوب این جبهه آمادهٌ همکاری با دیگر نیروهای سیاسی است.

۲‌ـ جبههٌ همبستگی ملی، نیروهای جمهوریخواهی را که با التزام به نفی کامل نظام ولایت‌فقیه و همهٌ جناحها و دسته بندیهای درونی آن، برای استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر جدایی دین از دولت مبارزه می‌کنند، دربر می‌گیرد.
جبههٌ همبستگی ملی تبلیغ به‌سود حاکمیت آخوندی و هریک از جناحهای آن و مذاکره و برقرارکردن رابطه با آنها را خط قرمز پیکار آزادیخواهانه و مرزبندی ملی ایرانیان در برابر حاکمیت آخوندی می‌شناسد و آن‌را محک تشخیص دوست و دشمن و معیار تنظیم‌ رابطه با کلیهٌ افراد و جریانهای سیاسی می‌داند.

۳‌ـ داوطلبان عضویت در جبهه، التزام خود را به مادهٌ ۲ این طرح اعلان می‌کنند. اولین گردهمایی جبهه، به بحث و گفتگو دربارهٌ همه مسائل جبهه از جمله بررسی و تصویب عضویتها، تنظیم و تصویب آئین‌نامه‌های لازم و انتخابات درونی جبهه می‌پردازد.

تبصره: دبیرخانهٌ شورا تدارک برگزاری اولین گردهمایی جبهه را برعهده دارد.

طرح حاضر در سه ماده و یک تبصره در تاریخ ۱۳آبان ۱۳۸۱ در شورای ملی مقاومت ایران به‌تصویب رسید.

مسئول شورای ملی مقاومت ایران
مسعود رجوی

 





[Posted comments]

No press releases currently available



Iran's Crises  1998 - 2007   ©