اخیرا آقای مسعود رجوی در سخنرانی درونی (7 مهر1391 – دقیقه 1:20:00 تا 1:37:00)ØŒ بمناسبت خروج نام آن سازمان از لیست کذایی آمریکا، در راستای تشکیل عملی جبهه «همبستگی ملی» Ú¯ÙØªÙ‡ اند Ú©Ù‡ - نقل به مضمون - Ù…ÛŒ توان Ùˆ Ù…ÛŒ شود به سازمان انتقاد کرد، Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª داشت، Ùˆ... اما از خط قرمز یعنی خوش رقصی برای رژیم پرهیز کرد.
با اجازه Ù…ÛŒ خواهم به این «امکان خجسته» لبیک بگویم Ùˆ در یک سری نوشتار به کارکرد ها، عملکردها، Ùˆ آینده نگری های این سازمان Ùˆ در مواردی به خود ایشان انتقاد کنم. Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ انتقاد به مسعود Ùˆ مریم رجوی گناهی نابخشودنی است، Ùˆ در زمانی نه چندان دور ØØªÛŒ نمی شد به خط موجود شورای ملی مقاومت در قبال با Ø§Ø´Ø±ÙØŒ انتقاد کرد (مثلا ماده Ø§Ù„ØØ§Ù‚ÛŒ مصوبه شورا در 1388)ØŒ Ú†Ù‡ برسد به خود رهبری مجاهدین Ùˆ شخص مسعود رجوی. اما از آنجایی Ú©Ù‡ هنوز معتقدم مجاهدین ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ خلقند، میهن دوستند، Ùˆ برای آزادی ایران Ùˆ ملت ایران تلاشگرند، به این سلسله نوشتار Ù…ÛŒ پردازم . (جهت اطلاع در بهمن 1388 سلسله نوشتاری داشتم پیرامون رویش جنبش سبز، جبهه همبستگی Ùˆ کارکرد آن - جبهه وسیع) .
ØØ±Ù مشترک
آنچه در زیر Ù…ÛŒ آید Ùقط ØØ±Ù های من نیستند. خیلی های دیگر هم Ú©Ù‡ عداوتی با مجاهدین ندارند، Ùˆ خوشنودی، Ø³Ø±ÙØ±Ø§Ø²ÛŒ Ùˆ پایداری مجاهدین را خواهانند، اما به Ù„ØØ§Ø¸ سیاسی/عقیدتی در مواردی در تقاطع اندیشه ورزی قرار دارند، آنچه در زیر آمده است را با جملات Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØŒ مقدمه Ùˆ مؤخره Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØŒ Ùˆ انشاء Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØŒ اما با Ù…ØØªÙˆØ§ Ùˆ Ù…Ùهومی (نسبتا) مشترک، شاید نه به این عیانی، ولی ØØªÙ…ا در Ù…ØÙÙ„ ها Ùˆ نشست های گروهی بیان Ù…ÛŒ کنند.
آنچیز که عیان است
برخی از دلسوزان برای ایران، به این نتیجه رسیده اند Ú©Ù‡ آنچیز Ú©Ù‡ عیان است Ú†Ù‡ ØØ§Ø¬Øª به بیان است. از دیدگاه این هموطنان خود مجاهدین Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ دگر اندیشان به آنها بسیار انتقاد دارند، اما از آنجایی Ú©Ù‡ مجاهدین خود Ù…ØÙˆØ±Ù†Ø¯ Ùˆ همیشه Ùکر Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ راه Ùˆ کارشان ردخور نداشته Ùˆ همیشه درست است، نه به انتقاد گوش Ù…ÛŒ دهند، نه به گله Ùˆ گلایه توجه دارند، Ùˆ نه بر راهکارهای Ù…ØªÙØ§ÙˆØª تأمل Ù…ÛŒ کنند. به همین منظور، به نظر این هموطنان، تشریک مساعی با «جماعت» مجاهدین اتلا٠وقت است. اگر مجاهدین بخواهند تغییر روش Ùˆ خط Ùˆ دیدگاه Ùˆ راهکرد Ùˆ راهبرد Ùˆ... بدهند منتظر انتقاد من Ùˆ تو Ùˆ او نمی نشینند. آن Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ Ùکر Ù…ÛŒ کنند درست است – ØØªÛŒ اگر غلط باشد. Ùˆ اگر هم نخواهند، Ú†Ù‡ اصراری به اینهمه صغری Ùˆ کبری چیدن Ùˆ مو را از ماست بیرون کشیدن Ùˆ Ú†Ù¾ Ùˆ راست ها را از هم تمیز دادن. در چشم این قبیل منتقدین، ØØ±Ù اول Ùˆ آخر را مسعود رجوی Ù…ÛŒ زند - مسعود Ú¯ÙØªÙ‡ این، پس این. مسعود Ú¯ÙØªÙ‡ آن پس آن. این منتقدین نتیجه Ù…ÛŒ گیرند Ú©Ù‡ سازمانی Ú©Ù‡ اینگونه Ùˆ تا به این ØØ¯ بر ذات ÙˆØ§ØØ¯ یک ÙØ±Ø¯ اینچنین استوار است، منطقا نمی تواند انتقاد پذیر باشد. بنابراین، هرکس به راه خویش. نه ایرادی Ù…ÛŒ گیریم Ùˆ نه انتقادی Ù…ÛŒ کنیم، Ùˆ نه مورد آماج یک سری ناسزا Ùˆ اراجی٠و تلخ خویی ها قرار Ù…ÛŒ گیریم. من با این منطق مخالÙÙ…. نه به این خاطر Ú©Ù‡ با برخی از پیش داده های این منتقدین مخالÙÙ… – خیر برخی از این داده ها Ùˆ پیش قضاوتها Ùˆ پیش ÙØ±Ø¶ ها درست است، بلکه مخالÙÙ… چون معتقدم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بایست با «رÙیق» دیالوگ داشت. آنقدر Ú¯ÙØª تا گوش کر «رÙیق» شنوا شود. بر این باورم Ú©Ù‡ «دوست آنست Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªØŒ دشمن آنست Ú©Ù‡ Ú¯ÙØª Ù…ÛŒ خواستم بگویم». Ùˆ Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ این رهی صد ساله است، یک جنگ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است، Ùˆ بسیار سخت.
رÙیق
در اینجا واژه رÙیق بکار برده شده است. این واژه خود به تنهایی Ø¨ØØ« انگیز است. بسیاری مجاهدین را «رÙیق» نمی دانند. بسیاری دیگر با این استدلال Ú©Ù‡ Â«Ø±ÙØ§Ù‚ت» رابطه ای دو طرÙÙ‡ است، Ùˆ از آنجایی Ú©Ù‡ مجاهدین هیچ کس را Ú©Ù‡ دگر اندیش آنها باشد، «رÙیق» خود نمی دانند، بنابراین آنها خود نمی توانند «رÙیق» قلمداد شوند، از Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ این Ù…Ùهوم در (ØØªÛŒ) ذهن خود دوری Ù…ÛŒ جویند. بار دیگر، من با این نگرش هم مخالÙÙ…. مجاهدین از آنجا Ú©Ù‡ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ خلقند، Ùˆ از آنجایی Ú©Ù‡ هد٠آنها رهایی خلق از ظلم Ùˆ ستم است، Ùˆ از آنجا Ú©Ù‡ دگراندیشان هم خواهان Ù…ØÙ‚Ù‚ شدن همین آرمان Ùˆ اهدا٠هستند، بناخواسته Ùˆ من غیر مستقیم، Ú†Ù‡ ما بخواهیم Ùˆ Ú†Ù‡ مجاهدین نخواهند، «ما» Ú©Ù‡ خواهان سرنگونی تمامیت نظام جمهوری اسلامی هستیم، با یکدیگر در یک «جبهه» قرار Ù…ÛŒ گیریم، Ùˆ با یکدیگر «رÙیق» هستیم، Ùˆ این Â«Ø±ÙØ§Ù‚ت» ریشه در تاریخچه مبارزاتی تک تک «ما» دارد Ùˆ مختص به موضعگیری های امروز ما، Ùˆ یا مجاهدین نمی شود. دقیقا به همین خاطر، در زمانی نه چندان دور Ú©Ù‡ مجاهدین زیر ضربی مضاع٠بودند، Ù…ÛŒ بایست با تمام کجروی Ùˆ تلخ خویی آنها مدارا Ù…ÛŒ شد، Ùˆ از انتقاد تیز Ùˆ مستمر به آنها خودداری Ù…ÛŒ شد. Ùˆ امروز با خروج نام مجاهدین از لیست، Ùˆ در زمانی نه چندان دور با تعیین تکلی٠مجاهدین در لیبرتی، این موانع کمرنگ تر Ù…ÛŒ شوند.
اصل انتقاد از خود و انتقاد پذیری
این یکی از اصول پایه هر سازمان رادیکال Ùˆ مردمی است. هیچ سازمان رادیکالی نمی تواند پویا Ùˆ رو به رشد باشد مگر در درون از خود انتقاد کرده، Ùˆ در بیرون از خود، انتقاد پذیر باشد. مجاهدین تا آنجا Ú©Ù‡ از یارانشان شنیده ام، به بخش اول پایبند مانده اند (عده ای با این هم مخالÙند Ùˆ معتقدند Ú©Ù‡ در درون سازمان هم انتقاد از خود به یک واژه صوری مبدل شده است – از آنجا Ú©Ù‡ در درون نبوده ام ØŒ نمی توانم در رد Ùˆ یا قبول این امر ارائه طریق کنم، اما منطقا بر این باورم Ú©Ù‡ سازمان نمی توانست به ØÛŒØ§Øª خود ادامه بدهد اگر نشانی از امر انتقاد در درون سازمان وجود نداشت). در عین ØØ§Ù„ØŒ آثار Ùˆ علائمی از «انتقاد پذیری» در خارج از خود سازمان (Ùˆ ØØªÛŒ شورای ملی مقاومت) دیده نمی شود. این یکی از نکات مهمی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بایست به آن پرداخت، اگر ÙÛŒ الواقع به «جبهه وسیع (خلق)» باورمندیم، نمی توانیم Ùˆ نباید از این نکته با لبخندی Ùˆ یا با اخمی بگذریم. باید شاخ این ØÛŒÙˆØ§Ù† درنده خو را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ با آن درگیر بشویم. تمام بود Ùˆ نبود «جبهه وسیع» به همین «اصل» ربط پیدا Ù…ÛŒ کند.
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ مجاهدین بر این باورند Ú©Ù‡ اگر به «نیش زدن» ها، به «زخم زدن» ها، Ùˆ یا به «خنجر از پشت زدن» ها پاسخ نگویند، نه تنها به مخاطبین عملا Ùهمانده اند Ú©Ù‡ «سعه صدر» دارند، بلکه Ùهمانده اند Ú©Ù‡ «انتقاد پذیر» هم هستند. واقعیت اما خود را در انتخاب واژه ها نمایان Ù…ÛŒ کند. «نیش زدن» یک واژه منÙÛŒ است، «زخم زدن» هم همینطور، Ùˆ به مراتب شدید تر «خنجر از پشت زدن». این واژه ها با نگاه Ùˆ دیدگاهی «انتقاد پذیرانه» ادا نمی شوند. خبر از Ú©Ù… تØÙ…Ù„ÛŒ Ù…ÛŒ دهد. به سیاستمداران در Ø³Ø·Ø Ø¯Ù†ÛŒØ§ بنگریم. در Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ های مطبوعاتی آنها، هجومی از انتقادات Ùˆ «زخم» ها به سوی آنها روانه Ù…ÛŒ شود، اما با متانت به آنها پاسخ داده Ù…ÛŒ شود. سیاستمدار مخاطب، نمی گذارد Ú©Ù‡ پرسشگر Ùˆ منتقد «قسر» در برود، بلکه منتقد پاسخ دندان Ø´Ú©Ù† خود را Ù…ÛŒ گیرد. سیاستمدار از اصول Ùˆ خط خود عدول نمی کند، Ùˆ پاسخ (نه لزوما دقیق) خود را Ù…ÛŒ دهد، اما در مواجه با انتقاد Ùˆ «سوال» با برخوردی خودبینانه مظلوم نمایی نمی کند Ú©Ù‡ چرا مورد تهاجم قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ وارد عرصه سیاست شدن یعنی همین. یعنی به او ایراد (بØÙ‚ یا ناØÙ‚) Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ù…ÛŒ شود Ùˆ او هم موظ٠است – تکرار Ù…ÛŒ کنم، وظیÙÙ‡ دارد Ú©Ù‡ پاسخگو باشد. اصل انتقاد پذیری یک شرط نیست Ú©Ù‡ مثلا آقای مسعود رجوی در سخنرانی خود (از سر لطÙ) بگویند Ù…ÛŒ توانید از ما انتقاد کنید ولی به رژیم نزدیک نشوید. امر انتقاد از مجاهدین Ùˆ یا از آقای مسعود رجوی Ùˆ یا هر مدعی رهبری دیگری، Ùˆ دشمنی خدشه ناپذیر با رژیم جمهوری اسلامی، یک اصل است Ùˆ نه یک شرط. بزبانی ساده تر، اصل انتقاد پذیری برای سازمانی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد یک خلق ستمدیده را از میان آتش Ùˆ دود Ùˆ مماشات Ùˆ هزاران پیچ Ùˆ خم عبور دهد، یک «بایست» است. بدون این بایست، بدون اصل انتقاد پذیری، هزاران ساعت ÙØ¯Ø§ Ùˆ ایثار، هزاران شهید Ú©Ù‡ باید ضامن پیروزی ما باشد، بجایی نمی رسد، ØØªÛŒ اگر بقول آقای مسعود رجوی، «در پرتو مهرتابان» هم باشد، باز هم خون شهدا به جایی نمی رسند، چرا Ú©Ù‡ از نیرویی مدعی Ùˆ در Ù…ØÙˆØ±ØŒ انتقادی شده، اما پاسخی درخور، متین، Ø´ÙØ§Ù Ùˆ رو به جلو Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ نشده است. این یک Ù¾ÙØ² روشنÙکرانه نیست، این یک بایست است. سازمان Ùˆ مدعی Ùˆ رهبری Ú©Ù‡ نتواند تØÙ…Ù„ انتقاد داشته باشد، بناخواسته نمی تواند بیانگر کلیه آراء Ùˆ عقاید Ùˆ نگرش ها Ùˆ گویش های Ùکری باشد، Ùˆ آرمان آنها را نمایندگی کند، ØØªÛŒ اگر 30000 شهید داده باشد.
جنگ نیابتی
در چندین سال اخیر رسم بر این بوده Ú©Ù‡ به مجاهدین انتقادی Ù…ÛŒ شده، Ùˆ هوادارن آنها به آن پاسخ Ù…ÛŒ داده اند. برخی از این پاسخ ها متین Ùˆ درخور تأمل Ùˆ بسیاری دیگر، ناپسند، پر از پرخاش Ùˆ ناسزا Ùˆ تهمت Ùˆ Ø§ÙØªØ±Ø§. اما هرچه Ú©Ù‡ بوده اند Ùˆ به هر Ù†ØÙˆÛŒ Ú©Ù‡ پاسخ داده شده اند، این پاسخ ها وجهه ØÙ‚وقی Ùˆ قانونی Ùˆ رسمی ندارند. مجاهدین با پیش انداختن یاران خود، از پاسخگویی Ø·ÙØ±Ù‡ Ù…ÛŒ روند، Ùˆ بجای تقابل بین منتقد Ùˆ مجاهدین، به جنگی نیابتی بین منتقد Ùˆ یارانی Ú©Ù‡ پاسخ شان به هر ØØ§Ù„ رسمیت ندارد، دامن Ù…ÛŒ زنند. جنگی Ú©Ù‡ نه ØÙ„ال مشکلات است Ùˆ نه روشنگرانه، Ùˆ در بسیاری از موارد پاسخ های ناپخته این یاران، به ضد خود تبدیل شده Ùˆ مشکل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† Ù…ÛŒ شود. نتیجه اینکه، یا منتقد عتای انتقاد Ùˆ دیالوگ را به لقایش Ù…ÛŒ بخشد Ùˆ از خیر انتقاد Ùˆ تنظیم رابطه با مجاهدین Ù…ÛŒ گذرد Ùˆ به این نتیجه Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ مجاهدین انتقاد پذیر نیستند، Ùˆ دیالوگ با آنها اتلا٠وقت، Ùˆ خلاصه اینکه نمی توان با آنها هم جبهه شد. Ùˆ یا مثل این ØÙ‚یر، کوتاه نمی آیند، ØØ±Ù را Ù…ÛŒ زنند، Ùˆ Ù…ÛŒ زنند Ùˆ تکرار مکررات Ù…ÛŒ کنند، Ùˆ در رؤیایی کودکانه به سر Ù…ÛŒ برند Ú©Ù‡ بالاخره روزی این سنگ خارا را Ù…ÛŒ توان سوراخ کرد، چرا Ú©Ù‡ قاعدتا در بطن آن قلبی Ø±Ø¦ÙˆÙ Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است. این «تکرار» ادامه خواهد داشت.
در بخش دوم به گوشه ای از انتقادات می پردازم.
(این سلسله نوشتار برای سایت Ùˆ رسانه ای ارسال نشده Ùˆ Ùقط در سایت شخصی منتشر Ù…ÛŒ شود. http://www.irancrises.netØŒ هموطنان در صورت علاقه به بازتکثیر ØØªÙ…ا منبع را قید کنند. ).
علی ناظر
18 مهر 1391