به بهانه ÙØ±Ø§Ø±Ø³ÙŠØ¯Ù† سالروز قيام بهمن
نزديک به 24 سال از آن روز مي گذرد. در آن دوران Ú©Ù‡ اکثر جريان هاي سياسي همچون کودکاني نوپا در عالم واقع سياست بودند، از هم گسستگي نظام سلطنتي را انقلاب نام نهاده Ùˆ در گوشه Ùˆ کنار ايران به ترويج آرمان ها پرداختند، بي آنکه ماهيت اين تغيير Ùˆ تØÙˆÙ„ را ريشه يابي کرده، Ùˆ بنا به درک درست از جو Ùˆ شرايط ØØ§Ú©Ù… Ùˆ واقعيات سياسي، استراتژي طولاني مدت خود را طراØÙŠ Ú©Ù†Ù†Ø¯. نيرو هاي سياسي دموکرات با Ú†Ù¾ روي ها Ùˆ گاها راست روي هاي بي ØØ¯Ø®ÙˆØ¯ مستمرا از "امت در صØÙ†Ù‡" دورتر مي شدند، Ùˆ صØÙ†Ù‡ را هر Ú†Ù‡ بيشتر براي مرتجعين خالي مي کردند. تØÙ„يل کامل Ùˆ پيامد هاي دو دهه اخير را به متخصصين امر تاريخ نگاري مي سپارم. اما نکته ÙŠ قابل تامل شناخت از ماهيت Ùˆ علل تشديد Ø¨ØØ±Ø§Ù† در اين مقطع از زمان، Ùˆ نهايتاموضع Ø´ÙØ§Ù جريان هاي سياسي سرنگوني طلب در قبال انسداد سياسي Ú©Ù‡ دامان رژيم را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ØŒ Ùˆ چگونگي بهره گيري از سردرگمي رژيم در ارائه چاره براي برون Ø±ÙØªØ´ از اين معضل است. اين ياداشت به اختصار به بخشي از اين مهم مي پردازد.
چندماه پيش شبکه ديدگاه ØµÙØÙ‡ اي ØªØØª عنوان "Ø¨ØØ±Ø§Ù† سرنگوني" ارائه داد، Ùˆ اميد داشت تا روشنÙکران Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„ان سياسي با تعري٠شرايط لازم Ùˆ کاÙÙŠ براي عملي شدن خواست براندازي، اين مقوله را باز کنند. Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ شرايط ØØ§Ø¯ روز باعث شد Ú©Ù‡ به Ù…Ùهوم Ùˆ ماهيت "Ø¨ØØ±Ø§Ù†" کاملا نپردازيم.
البته مهدي سامع در همين رابطه در دو مقاله به Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابي پرداخت. وي معتقد است Ú©Ù‡ ايران در شرايط انقلابي به سر مي برد Ùˆ اصولا Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ واژه "Ø¨ØØ±Ø§Ù† سرنگوني" بيان "درست تئوريک" نيست. وي در دو مقاله خود سعي نمود تئوري را به ÙØ§Ú©Øª هاي روز سياسي گره زده تا خواننده از Ø´Ú©Ù„ گيري Ø¨ØØ±Ø§Ù† در ايران شناخت بهتري پيدا کند. موشکاÙÙŠ نقاط ضع٠و قوت آن را به آينده موکول مي کنم، Ùقط به اين بسنده مي کنم Ú©Ù‡ به نظر مهدي سامع ما در شرايط انقلابي هستيم، Ú©Ù‡ به نظر من دقيقا درست نيست.
به خلاصه مي گويم Ú©Ù‡ شرايط انقلابي در جامعه اي امکان پذير است Ú©Ù‡ شالوده هاي اقتصادي، اجتماعي، Ùˆ سياسي مورد سئوال قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ØŒ Ùˆ هد٠مردم تغيير ريشه اي در کنش Ùˆ واکنش هاي ØØ§Ú©Ù… بر جامعه است.سئوالي Ú©Ù‡ پيش مي آيد اينست Ú©Ù‡ آيا ايران در چنين راستايي ØØ±Ú©Øª مي کند؟ آيا خواسته هاي روزانه مردم تغییرات زير بنايي است؟ آيا ÙŠÚ©ÙŠ ازشعار هاي دانشجويان، معلمين، Ùˆ کارگران بطور مثال "کار Ùˆ مسکن براي همه" به Ù…Ùهوم استرتژيک آن است؟ ÙØ±Ø§ØªØ± آنکه آيا جريان هاي سياسي، از شوراي ملي مقاومت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا جريان هاي راست سرنگوني طلب، خواهان تغيير ريشه اي در Ø¨Ø§ÙØª اقتصادي Ùˆ اجتماعي همزمان با تغيير سيستم سياسي به معناي اخص کلمه هستند؟
با نگاهي گذرا به شرايط موجود نتيجه مي گيرم Ú©Ù‡ Ø¨ØØ±Ø§Ù† ØØ§Ø¶Ø±Ù†Ù…ÙŠ تواند ÙŠÚ© Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابي باشد، چرا Ú©Ù‡ نه مردم از پتانسيل انقلابي (Ø¨Ø§Ù„ÙØ¹Ù„ يا بالقوه) بهره مندند Ùˆ نه واژه انقلاب در دستور کار جريانهاي سياسي گنجانده شده است.
در عين ØØ§Ù„ اگر به بررسي شرايط مشخص Ùˆ جو ØØ§Ú©Ù… بپردازيم نتيجه مي گيريم Ú©Ù‡ اين نظام دير يا زود Ø±ÙØªÙ†ÙŠ Ø§Ø³Øª. در گيري هاي Ù„ÙØ¸ÙŠ Ùˆ Ùيزيکي بين Ø¢ØØ§Ø¯ وابسته به نظام ØØ§Ú©ÙŠ Ø§Ø² Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø±ÙŠØ³Øª Ú©Ù‡ تماميت نظام را به لرزه در خواهد آورد. خلاصه آنکه رژيم جمهوري اسلامي در ØØ§Ù„ ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÙŠ Ø§Ø³Øª – نتيجتا اين Ø¨ØØ±Ø§Ù† Ú©Ù‡ ايران در تب آن مي سوزد Ø¨ØØ±Ø§Ù† "ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÙŠ" است Ùˆ نه انقلابي، Ùˆ اين Ùقط ÙŠÚ© ØªÙØ§ÙˆØª لغوي نيست.
به نظر نگارنده شناخت Ùˆ قبول وجود چنين ØªÙØ§ÙˆØªÙŠ Ø§Ø² اهميت بسزايي برخوردار است، چرا Ú©Ù‡ "ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÙŠ" نظام در بهترين شق خود پيروزي جريان هاي راست Ùˆ وابسته را ضمانت خواهد کرد، Ùˆ غم انگيز ترين رهآورد آن، با توجه به شرايط ØØ§Ú©Ù… در منطقه Ùˆ لگام گسيختگي جهانخواران، سناريوي هرج Ùˆ مرج Ùˆ تجزيه رابه ارمغان خواهد آورد.
تنها راه برون Ø±ÙØª از اين تنگنا، مديريت صØÙ†Ù‡ Ùˆ کاناليزه کردن انرژي پتانسیل به انرژي ÙØ¹Ø§Ù„ Ùˆ متمرکز، به وسيله جريان هاي سرنگوني طلب است. جريان هاي سياسي سرنگوني طلب با قبول اين واقعيت Ú©Ù‡ جامعه در Ø¨ØØ±Ø§Ù† انقلابي به سر نمي برد، Ùˆ لي رژيم در ØØ§Ù„ ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÙŠ Ø§Ø³ØªØŒ مي بايستي با ØØ¶ÙˆØ± ÙØ¹Ø§Ù„ در صØÙ†Ù‡ØŒ اعتراضات اجتماعي را در جهت تشديد Ø¨ØØ±Ø§Ù† سازمان داده Ùˆ آن را به "Ø¨ØØ±Ø§Ù† سرنگوني" نظام تبديل کنند، وباعث شوند Ú©Ù‡ سرنگوني رژيم Ø³Ø§Ø²Ù…Ø§Ù†ÙŠØ§ÙØªÙ‡ ÙˆØªØØª کنترل نيروهاي مردمي انجام Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ بازده آن اينبار به جيب مردم ريخته شود. نا Ú¯ÙØªÙ‡ روشن است Ú©Ù‡ اين مهم تنها Ùˆ تنها با Ø§ØªØØ§Ø¯ کليه نيروهاي سرنگوني طلب Ú©Ù‡ براي استقرار آزادي Ùˆ دموکراسي در ÙŠÚ© جبهه وسيع گردآمده اند، امکان پذير خواهد بود.
ولي آيا چنين Ø§ØªØØ§Ø¯ÙŠ Ø§Ù…Ú©Ø§Ù† پذير است؟ ظاهرا، Ùˆ اگر به عکس العمل هاي اخير در مقابل Ø·Ø±Ø Ø¬Ø¨Ù‡Ù‡ همستگي شوراي ملي مقاومت، منشور ØØ²Ø¨ کمونيست کارگري، Ùˆ يا "ميثاق با مردم" رضا پهلوي توجه کنيم، پاسخ منÙÙŠ است. Ùˆ اگر اين نتيجه گيري را درست ÙØ±Ø¶ کنيم، يعني بپذيريم Ú©Ù‡ جريانهاي سياسي هنوز آمادگي خود رابراي Ø§ØªØØ§Ø¯Ø§Ø¹Ù„ام نکرده اند، بايستي "شق سياه" را مد نظر قرار دهيم، يعني دخالت بيگانگان در تعیین سرنوشت ما: تعيين نوع Ùˆ Ø´Ú©Ù„ نظام آينده از بالا، Ùˆ تعيين بود Ùˆ نبود Ùˆ نقش تک تک جريانهاي سياسي در ساماندهي ايران آينده. سئوال اينست Ú©Ù‡ آيا جريانهاي سرنگوني طلب چنين سرنوشتي را بر Ø§ØªØØ§Ø¯Ø¨Ø§ يکديگر ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ù…ÙŠ دهند؟
زمان آن رسيده Ú©Ù‡ روشنÙکران، ÙØ¹Ø§Ù„ان سياسي،و نهاد هاي سياسي سرنگوني طلب براي يکبار هم Ú©Ù‡ شده آموخته هاي تئوريک را چراغ راه کرده Ùˆ با بهره گيري از دستاوردهاي تجربي دو دهه اخير خود در تشکيل ÙŠÚ© پلاتÙورم همه گير گام بردارند. نبايستي گذاشت Ú©Ù‡ خيانت خميني به Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… Ùˆ کلماتي چون "Ø§ØªØØ§Ø¯" Ùˆ يا بقول آن شياد قرن "همه با هم"ØŒ باعث شود Ú©Ù‡ جريان هاي آزادي طلب Ù…ØªØØ¯ نشوند.
آيا جريانهاي سياسي اپوزيسيون واقعا اينقدر تنزل کرده اند Ú©Ù‡ آمريکا Ùˆ انگليس براي شان Ú©Ù†ÙØ±Ø§Ù†Ø³ گذاشته تا عاقبت بر سر ميز مذاکره بنشينند؟ آيا بايد همچون Ø§ÙØºØ§Ù†Ø³ØªØ§Ù† Ùˆ عراق خط Ø§ØªØØ§Ø¯ از بالا ديکته شود؟ مگر نه آنکه همه نيروهاي سرنگوني طلب دموکرات بر ÙŠÚ© اصل غيرقابل انکار مشترک هستند:ضمانت Ùˆ پايبندي نظام آينده به Ù…ÙØ§Ø¯Ø¨ÙŠØ§Ù†ÙŠÙ‡ ØÙ‚وق بشر؟ مگر نه اينکه ØÙ‚ بيان Ùˆ مطبوعات Ùˆ مليتها Ùˆ ......همه در آن بيانيه Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است؟ آيا تن دادن هر نهاد سياسي اي به اين اصل، نمي تواند نقطه عزيمت Ùˆ شروع براي مذاکره با ديگر جريانهاي سياسي باشد؟
شايد در عالم رويا Ùˆ اتوپي، لازمه شروع کار اين مي بود Ú©Ù‡ خيلي از نيروها مي بايستي اول از گذشته خود انتقاد کنند تا ديگران بتوانند به آنها اعتماد کرده Ùˆ همبستگي امکان پذير شود. ولي در عالم واقع Ùˆ عملي ØŒ ØØªÙŠ Ø§Ú¯Ø± تمايلي هم وجود داشته باشد، اين امر امکان پذير نيست، چرا Ú©Ù‡ مبارزه ÙŠÚ© پديده ايستا، مکانيکي Ùˆ ايزوله نيست. مبارزه، بخصوص در اين برهه از زمان، از ديناميزمي بالا برخودار بوده Ú©Ù‡ سرعت در تصميم گيري ÙŠÚ©ÙŠ از پارامتر هاي اصلي آن است. ظواهر امر اينچنين ØÚ©Ù… مي کند Ú©Ù‡ يا جريانهاي سياسي خودشان با پاي خودشان از موضع قدرت بر سر ميز مذاکره Ùˆ برنامه ريزي براي آينده مي آيند، Ùˆ يا آمريکا آنها را بر سر آن ميز مي نشاند – البته از موضع ضعÙ. البته شق سوم هم وجود دارد – از دورخارج شدن Ùˆ نق زدن. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ روشن است Ú©Ù‡ خواست مردم شق اول است.
من Ùکر نکنم Ú©Ù‡ جريان سياسي با تجربه اي باشد Ùˆ نداند Ú©Ù‡ تمام راه ها، بجز Ø§ØªØØ§Ø¯ØŒ Ùˆ تمام استراتژي ها، بجز تلÙيق مبارزه اجتماعي با قهرآميز، خيلي وقت است Ú©Ù‡ طي Ùˆ آزمايش شده اند. از اين رو، هر عمل Ùˆ عکس العملي، Ú©Ù‡ در راستاي اين دو نباشد، تکرار مکررات Ùˆ بي نتيجه خواهد بود. در عين ØØ§Ù„ ثابت شده است Ú©Ù‡ غيبت طولاني از صØÙ†Ù‡ به ضد خود تبديل مي شود. جريانهاي جدي سياسي نمي توانند باعدم تشريک مساعي خود را کنار کشيده Ùˆ به صورت مساله روز نپردازند.
به نظر نگارنده علت بروز پديده دو خرداد، نبود Ùˆ غيبت سه مهم در صØÙ†Ù‡ سياست بود:
اول، غيبت جريان هاي سياسي سرنگوني طلب در بطن جامعه و در نتيجه نبود نيروي راهبر که تمايلات راديکال جامعه را سمت و سو بدهد.
دوم، خود Ù…ØÙˆØ± بيني نيروهاي برانداز از ÙŠÚ© Ø·Ø±ÙØŒ Ùˆ ازسوي ديگرتک تازي Ø¬Ù†Ø§Ø Ø±Ø§Ø³Øª رژيم. در نتيجه Ùˆ در غيبت آلترناتيو ملموس Ùˆ در صØÙ†Ù‡ØŒ ميدان عملا براي ÙŠÚ©Ù‡ تازي شعبده بازان مهيا شد.
سوم، نبود Ø§ØªØØ§Ø¯ همه گير Ú©Ù‡ بازتاب علل بالا است.
اين سه پديده، يکبار ديگر ولي در Ø´Ú©Ù„ Ùˆ با Ù…ØØªÙˆØ§ÙŠÙŠ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª در ØØ§Ù„ Ø´Ú©Ù„ گيري هستند. عدم قبول مسووليت از طر٠جريانهاي سياسي اي Ú©Ù‡ قشري از جامعه را نمايندگي مي کنند نتيجه اي به ارمغان نخواهد آورد Ø¨Ø¬Ø²ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÙŠ Ù†Ø¸Ø§Ù… پس از ÙŠÚ© سري شورشهاي خود بخودي اجتماعي از ÙŠÚ© سو، Ùˆ از سوي ديگر زد Ùˆ بند هاي پشت پرده بين وطن ÙØ±ÙˆØ´Ø§Ù† Ùˆ جهانخواران.
شايد امروز، Ú©Ù‡ بقولي دوران پيش از سرنگوني را سپري مي کنيم، براي ÙØ±Ø§Ø± از پاسيويزم بتوانيم خود را به تنظيم برنامه راديو يي، سايت اينترنتي، Ùˆ يا کانال هاي تلويزيوني مشغول کنيم، ولي نبايد ÙØ±Ø§Ù…وش کنيم Ú©Ù‡ بازده اين راهکرد در منتها اليه به Ù†ÙØ¹ جهانخواران خواهد بود. چرا Ú©Ù‡ اکثرا در راستاي نقد يکديگر تا نظام ØØ§Ú©Ù… ÙØ¹Ø§Ù„ بوده Ùˆ بگونه اي دستاويز ØÙŠÙ„Ù‡ قديمي ØÙ‡Ø§Ù†Ø®ÙˆØ§Ø±Ø§Ù† - ØªÙØ±Ù‚Ù‡ انداز Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…ت Ú©Ù†!- شده ايم.
تنها لازمه برون Ø±ÙØª از اين تار تنيده شده شهامت است. شهامت پذيرش انتقاد Ùˆ برخورد ديگران با مقدسات مان. شهامت قبول اشتباهات دو دهه اخيرمان درانتخاب تاکتيک Ùˆ يا استراتژي. Ùˆ قبول اين واقعيت Ú©Ù‡ اگر راه طي شده ما بي عيب Ùˆ نقص مي بود، ما تا Ø¨ØØ§Ù„ مي بايستي به اهدا٠خود رسيده بوديم. ولي واقعيت اينست Ú©Ù‡ رژيم جمهوري اسلامي هنوز ØØ§Ú©Ù… بر جان Ùˆ مال مردم است، Ùˆ اگر هم در ØØ§Ù„ ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÙŠ Ø§Ø³Øª عمدتا بخاطر تاکتيکهاي جريانهاي سياسي اپوزيسيون سرنگوني طلب نيست، بلکه بخاطر شورشهاي خود بخودي اجتماعي از ÙŠÚ© Ø·Ø±ÙØŒ Ùˆ بي لياقتي مديران نظام جمهوري اسلامي از طر٠ديگر بوده است.
در اولين گام، اپوزيسيون سرنگوني طلب بايستي با از خود گذشتگي Ùˆ بزرگ منشي زمينه را براي ÙŠÚ© آلترناتيو مردمي مهيا کند. ÙØ±Ø§Ù…وش نکنيم Ú©Ù‡ براي رسيدن به اهدا٠کلان هزينه بالا بايد پرداخت.
انتخاب با ماست، ولي زمان کوتاه تر ازآنست که تصور مي رود!
9 بهمن 1381